بخش یازدهم: رکود، تردید، شکست
وقتی نمیدونی چرا وایسادی، ولی باید از نو ببینی
این بخش، برای وقتیه که گیر کردی. نه از جنس تنبلی، نه بیعلاقگی. یه جور مکث بیصدا که نمیدونی دقیقاً از کجا اومده.
✅ انگار یههو اون انرژی قبل نیست ✅ تصمیمهات بیاثر شدن ✅ عادتها سُر میخورن ✅ صدای درونت هم ساکته
بهش میگن: رکود.
رکود ≠ شکست
خیلیا وقتی وارد فاز رکود میشن، فکر میکنن شکست خوردن. در حالیکه:
رکود، یه فاز طبیعی توی هر مسیر رشده، نه نشونهی عقبگرد.
مثل زمستون. که در ظاهر همهچی خوابه، ولی زیر زمین، ریشهها دارن خودشونو جمع و جور میکنن.
تردید از کجا میاد؟
- وقتی از مسیرت مطمئن نیستی
- وقتی زیادی مقایسه میکنی
- وقتی موفقیت بیرونی ندیدی
- وقتی روایت درونیت به چالش کشیده شده
📌 تردید، گاهی ندای تغییر مسیره، نه نشونه ضعف. اگه بتونی گوش بدی، نه فقط سرکوبش کنی.
شکست واقعاً یعنی چی؟
همهمون شکست رو تجربه میکنیم. ولی فرق هست بین:
- شکستی که ازش هویت میسازیم
- و شکستی که ازش «داده» درمیاریم
🧠 شکست، اگه فقط بشه قضاوت، میپوسه. اگه تبدیل بشه به «داده» و «آینه»، میتونه نقطهٔ رشد شه.
چطور از رکود عبور کنیم؟ نه با زور، با دیدن
۱. به جای دویدن، بشین
نه به معنای تسلیم. بلکه برای گوش دادن. رکود همیشه یه پیغام داره:
“یه چیزی تو سیستم یا روایتت، دیگه کار نمیکنه.”
سکوت کن. بنویس. راه برو. حرف نزن. تا کمکم صداش رو بشنوی.
۲. مرور بدون قضاوت
سه ماه یا سه هفته اخیرت رو بنویس.
- چی خوب بود؟ چی قطع شد؟
- چه چیزی رو از دست دادی؟
- چی از درونت میگه: “دیگه نمیکِشم…”؟
✨ این یه مرور برای بازتنظیمه، نه برای سرزنش.
۳. جملهی اشتباهِ “باید برگردم به قبل”
نه… تو نمیخوای برگردی. تو باید از اینجا یه نسخه جدید بسازی، نه بازسازی نسخه قبلی.
📌 رکود، یعنی نسخه قبلیت دیگه به کارت نمیاد، حتی اگه یه زمانی خوب بوده.
۴. یه حرکت کوچک برای بازشدن قفل
نه یه تغییر بزرگ. یه کار کوچیک اما واقعی:
- یه تماس
- یه پیادهروی
- یه یادداشت
- یه “نه” به یه کاری که دیگه دیگه بهت حال نمیده.
✨ حرکت کوچیک، ضد قفل ذهنیه، نه راهحل نهایی.
تجربه شخصی
من بارها تو مسیر حرفهایم، به نقطههایی رسیدم که حس میکردم دیگه چیزی تو دستم نیست. نه انگیزه، نه وضوح، نه حس خاصی…
ولی هر بار، وقتی نمیدویدم و فقط با سکوت نگاه کردم، فهمیدم یه لایه از رشد تموم شده، و باید لایهی جدیدو «بسازم»، نه از نو تکرار کنم.
جمع بندی مهدی طور
رکود، تردید و شکست یعنی:
- بدن و ذهن دارن سیگنال میدن که «وقت بازنگریه»
- هویت قبلی، دیگه جواب نمیده
- حرکت جدید، از درون شروع میشه، نه از برنامه
- و مهمتر از همه: توسعه یعنی عبور از رکود، نه نداشتن رکود
🟢 تمرین امروز:
یکی از این سه رو انتخاب کن:
- یه شکست که هنوز توی ذهنت سنگینه
- یه تردید که چند روزه باهاته
- یه حس درجا زدن که نمیتونی اسمشو بذاری
بعد بنویس:
- چه چیزی توش هست که دارم انکارش میکنم؟
- اگه قرار باشه با مهربونی نگاهش کنم، نه با قضاوت، چی میبینم؟
- یه حرکت کوچیک که میتونم همین امروز از دلش بیرون بکشم چیه؟
تو بخش آخر، میریم سراغ چرخهٔ بازگشت، چطور این مسیر رشد رو نهفقط شروع، بلکه زنده نگهداری.