بخش هفتم: همراهی با اجرا

وقتی باید باشی، بدون اینکه «دخالت کنی»

تا اینجا نقش مشاور بیشتر تحلیلی و پیشنهادی بود. اما حالا وارد مرحله‌ای می‌شیم که خیلی‌ها یا زیادی عقب می‌کشن، یا زیادی جلو میان:

همراهی با اجرا.

اونجایی که قراره باشی، ببینی، راهنمایی کنی… ولی جای کسی تصمیم نگیری، جای کسی اجرا نکنی، و مهم‌تر از همه: مرز مشاور و مدیر رو قاطی نکنی.

چرا این مرحله این‌قدر حساسه؟

چون:

  • کارفرما ممکنه توقع اجرا داشته باشه
  • تیم ممکنه احساس کنترل شدن بکنه
  • خودت ممکنه وسوسه شی که «زودتر» به نتیجه برسونی
  • و همیشه یه کشش هست بین “دیدن ایراد” و “دخالت کردن”

🔍 ولی هنر مشاور اینه که بدون اجرا کردن، فضا رو برای اجرای بهتر بسازه.

نقش مشاور در مرحله اجرا چیه؟

  • آینه‌ست: واقعیت رو شفاف منعکس می‌کنه، بدون تحمیل
  • یادآوره: مسیر و هدف اولیه رو وسط شلوغی یادآوری می‌کنه
  • پشتیبانه: وقتی تیم گیج می‌شه، راهنمایی می‌کنه
  • سنجشه: بررسی می‌کنه که آیا اجرا داره درست پیش می‌ره یا نه

✋ مشاور، موتور اجرا نیست؛ دوربین دید عقب و رادار جلوی ماشینه.

چطور حضور مؤثر داشته باشی، بدون اینکه تبدیل به مدیر اجرایی شی؟

۱. از قبل «نقش» خودتو در فاز اجرا شفاف کن

تو جلسه ارائه مسیر، به‌وضوح بگو:

“من در فاز اجرا، ناظر مستقل و مشاور کنارتون هستم، نه مسئول اجرا.”

🧠 شفافیت نقش، خیلی از سوءتفاهم‌های بعدی رو خنثی می‌کنه.

۲. جلسه‌های پیگیری هوشمندانه طراحی کن

  • جلسه صرفاً گزارش‌دهی نباشه
  • فضا برای مطرح کردن موانع واقعی باشه
  • بازخوردها فقط از بالا به پایین نباشن
  • خودت بیشتر بشنوی تا حرف بزنی

✨ گاهی یه سؤال خوب از تو، مسیر پروژه رو نجات می‌ده.

۳. انرژی تیم رو بسنج، نه فقط عملکرد رو

شاید کارها دارن پیش می‌رن، ولی خستگی، تردید، یا بی‌انگیزگی در حال شکل‌گیریه. تو باید بلد باشی زیر سطح عددها رو بخونی:

  • کی داره عقب‌نشینی می‌کنه؟
  • چه کاری داره بیش‌ازحد زمان می‌بره؟
  • چه اتفاقی داره ناگفته می‌مونه؟

🔍 مشاورِ همراه، هم حس‌گره، هم هدایت‌گر.

۴. مداخله نرم، نه جایگزینی

اگه دیدی بخشی از اجرا منحرف شده، به‌جای اینکه بگی:

“این کارتون غلطه، من می‌گم این‌طوری کنید.”

بگو:

“به نظر می‌رسه مسیر از جایی فاصله گرفته با اون چیزی که اول با هم چیدیم. بیاید مرورش کنیم.”

🧭 این لحن، هم اثرگذارتره، هم محترمانه‌تر.

۵. پایان فاز اجرا رو ببند

همراهی ابدی نیست. تو باید با تیم به یه نقطه برسی که بگی:

“از اینجا به بعد، اجرای پایدار بر عهده خودتونه.”

این پایان‌بندی باید با جمع‌بندی یادگیری‌ها، پیشنهادهای بعدی، و تشویق تیم همراه باشه.

🎯 گاهی این لحظهٔ خروج، مهم‌ترین لحظهٔ مشاور بودنه.

تجربه شخصی

تو یه پروژه تغییر ساختار، قرار بود من فقط در طراحی نقش داشته باشم. ولی وسط اجرا، تیم دچار تردید شد و ازم خواستن خودم مسئولیت اجرایی بخشی رو بگیرم.

وسوسه‌انگیز بود، چون نتیجه رو سریع‌تر می‌کرد. ولی قبول نکردم. در عوض، براشون یک‌سری جلسهٔ تسهیل طراحی کردم که خودشون مسیر رو کشف کنن.

چند ماه بعد، مدیر پروژه گفت: “خوشحالم که خودت دست نگرفتی؛ الان احساس می‌کنیم این تغییر مال خودمونه.”

جمع بندی مهدی طور

همراهی با اجرا یعنی:

  • حضور فعال، نه دخالت‌گر
  • نگه‌داشتن شفافیت مسیر
  • پشتیبانی بدون تصاحب
  • شنیدن و سنجیدن، نه فقط چک‌لیست زدن
  • و در نهایت: جوری همراه بودن که تیم، اجرای موفق رو به خودش نسبت بده، نه به مشاور.

🟢 تمرین امروز:

یه تجربه واقعی یا فرضی تصور کن: تو نقشهٔ راهی دادی و تیم پذیرفته. الان در فاز اجرا هستن. تو چطور می‌خوای جلسهٔ پیگیری طراحی کنی که هم احترام باشه، هم پیشرفت، هم اصلاح؟


تو بخش بعد، می‌ریم سراغ ابزارهای کلیدی‌ای که یه مشاور باید تو جعبه‌ابزارش داشته باشه، نه برای ژست، برای عمق کار.