بخش ششم: طراحی مسیر پیشنهادی

نسخه‌نویسی نیست، ساختن نقشه راهه

تا اینجا اومدی، دیدی، گوش دادی، مسئله رو کشف کردی… حالا وقتشه وارد مرحله‌ای بشی که خیلیا ازش می‌ترسن:

ارائه پیشنهاد.

ولی بذار یه چیزی رو روشن کنم: تو قرار نیست نسخه بدی. قرار نیست بگی: “این کارو بکن، حله.”

تو قراره کمک کنی یه نقشه راه واقعی ساخته بشه؛ با درک از مسئله، درک از زمینه، و احترام به ظرفیت اجرایی.

یه اشتباه رایج: زود رفتن سراغ راه‌حل

خیلی از مشاورای تازه‌کار، وقتی مسئله رو می‌فهمن، سریع می‌رن سراغ جواب:

“خب تیم ضعیفه؟ بذار برنامه آموزش بچینم.” “ساختار ایراد داره؟ این مدل پیشنهادی من.”

ولی هنوز یه چیزی کم‌ه:

موقعیت‌یابی دقیقِ وضعیت و توان اجرا.

👂 پیشنهاد خوب، باید نه‌فقط “درست” باشه، بلکه “عملی، قابل پذیرش، و زمان‌مند” هم باشه.

قدم اول: سطح مداخله رو مشخص کن

قبل از هر چیزی، بپرس:

این مسئله، تو چه سطحیه؟

  • استراتژیک (جهت‌گیری کلان)
  • ساختاری (سازمان و تیم)
  • فرآیندی (کارها چطور انجام می‌شن)
  • رفتاری (فرهنگ و روابط)
  • شخصی (فرد تصمیم‌گیرنده)

🔍 خیلی وقت‌ها پیشنهاد خوب به خاطر اشتباه در «سطح» شکست می‌خوره. مثلاً وقتی برای یه مسئله فرهنگی، ساختار عوض می‌کنی. یا برعکس.

قدم دوم: طراحی سناریوها (نه فقط یک راه‌حل)

به‌جای ارائه یه راه‌حل قطعی، چند مسیر واقع‌گرایانه پیشنهاد بده. مثلاً:

“اگه بخواید با تیم فعلی کار رو نگه دارید، این گزینه وجود داره…” “اگه آمادگی تغییر ساختار رو دارید، این مسیر باز می‌شه…” “اگه بخواید فعلاً فقط روی انگیزش کارکنان تمرکز کنید، می‌تونیم از اینجا شروع کنیم…”

✨ قدرت سناریوها اینه که تصمیم‌گیرنده احساس انتخاب می‌کنه، نه تحمیل.

قدم سوم: تعیین اولویت‌ها

ممکنه سه مسیر داشته باشی، ولی باید نشون بدی کدومش از بقیه مهم‌تره یا فوری‌تره.

چطور اولویت بچینی؟ با این معیارها:

  • اثرگذاری روی مسئله اصلی
  • در دسترس بودن منابع
  • زمان‌بندی منطقی
  • سطح مقاومت احتمالی
  • میزان آمادگی تیم

🧠 گاهی بهترین راه‌حل، بدترین انتخابه، اگه در زمان اشتباه اجرا شه.

قدم چهارم: گام‌بندی دقیق مسیر

یه پیشنهاد کلی مثل “فرهنگ رو درست کنید” یعنی هیچ. باید بتونی بگی:

  • گام اول: مصاحبه داخلی شناسایی نگرش‌ها
  • گام دوم: بازطراحی ارزش‌های تیمی
  • گام سوم: تست با یک واحد کوچک
  • گام چهارم: جلسات بازخورد و اصلاح
  • گام پنجم: پیاده‌سازی در سطح کل سازمان

🗺 مشاور خوب، پیشنهادش فقط هدف نداره، مسیر هم داره.

قدم پنجم: نوشتن پیشنهاد، شفاف، بدون شعار

پیشنهادت باید:

  • شفاف باشه (چه کاری، توسط چه کسی، با چه هدفی)
  • قابل پیگیری باشه (بشه فهمید انجام شده یا نه)
  • بدون پیچیدگی باشه (برای همه قابل فهم باشه)
  • بدون اغراق باشه (بدون قول‌های بی‌جا یا پیش‌فرض‌های خیالی)

✍️ اگه پیشنهادت رو نشه برای تیم توضیح داد، یعنی هنوز ناقصه.

تجربه شخصی

تو یه پروژه، وقتی همه انتظار داشتن «تغییر ساختار» پیشنهاد بدم، من پیشنهاد دادم اول یه تغییر کوچیک در فرآیند جلسه‌های داخلی بدن. همه متعجب شدن. ولی اون یک تغییر، اعتماد رو بازسازی کرد، و بعدش همه پیشنهادهای بزرگ‌تر هم قابل اجرا شد.

یاد گرفتم: راه‌حل خوب، گاهی خیلی کوچیک شروع می‌شه، ولی به شرطی که درست چیده شده باشه.


جمع بندی مهدی طور

طراحی مسیر پیشنهادی یعنی:

  • دیدن مسئله در سطح درست
  • ارائه چند سناریوی ممکن، نه فقط یک راه
  • اولویت‌بندی بر اساس واقعیت
  • گام‌بندی شفاف و قابل اجرا
  • نوشتن به زبان روشن، بدون اغراق

🟢 تمرین امروز:

یه مسئله فرضی یا واقعی رو بردار. و بدون اینکه بگی “چیکار کن”، سعی کن سه سناریوی مختلف براش طراحی کنی. هر سناریو باید واقعی باشه، نه فانتزی.


تو بخش بعد، می‌ریم سراغ همراهی با اجرا: یعنی وقتی پیشنهادت پذیرفته شد، چطور کنار تیم بمونی، نه به‌عنوان مجری، بلکه به‌عنوان مشاور همراه.