چرا بیشتر مدیرها دیکتاتور می‌شوند؟

🎧 پادکست میخ رو می‌تونید روی Apple Podcast | شنوتو | یوتیوب گوش بدید.


تصور کنید تازه وارد یک شرکت شدید. پر از انگیزه، ایده و انرژی هستید.
اما بعد از مدتی می‌بینید هر قدمی که برمی‌دارید باید مجوز بگیرید. ایمیل‌هاتون بررسی می‌شه، وسط حرف‌هاتون می‌پرن و همیشه حس می‌کنید یک دوربین نامرئی بالای سرتونه.
اینجاست که مدیر، به جای رهبر الهام‌بخش، تبدیل به یک دیکتاتور می‌شه.

ریشه‌های کنترل‌گرایی در مدیرها

بیشتر وقت‌ها این دیکتاتوری یک انتخاب آگاهانه نیست؛ نتیجه ترس‌هاست:

  • ترس از اشتباه

  • ترس از ضعف تیم

  • ترس از اینکه خودِ مدیر «کافی» نباشه

کنترل کردن برای چنین مدیرهایی تبدیل می‌شه به یک مکانیزم دفاعی. روشی برای گرفتن قدرت در دنیایی که ازش می‌ترسن.

اثرات مدیر دیکتاتور روی تیم

کنترل افراطی هیچ‌وقت جواب نمی‌ده.

  • اعتماد از بین می‌ره.

  • انگیزه کاهش پیدا می‌کنه.

  • خلاقیت خاموش می‌شه.

  • تیم تبدیل می‌شه به محیطی پر از ترس و بی‌اعتمادی.

وقتی کارمندان احساس کنن هیچ ابتکاری از خودشون نمی‌تونن نشون بدن، فقط منتظر دستور می‌مونن. این یعنی سازمان کم‌کم از موتور محرک به سراشیبی سقوط می‌ره.

نشانه‌های یک مدیر کنترل‌گرا

  • همه کارها رو خودش انجام می‌ده چون فکر می‌کنه تیمش توانایی نداره.

  • روی جزئیات وسواس داره.

  • همیشه تقصیرها رو گردن تیم می‌ندازه.

اگه این‌ها رو در یک مدیر ببینید، بدونید کنترل‌گرایی داره تیم رو نابود می‌کنه.

راه خروج برای مدیران

خوشبختانه، می‌شه جلوی این روند رو گرفت:

  • تفویض اختیار: اگر تیم درستی ساختید، بهش اعتماد کنید.

  • شفافیت در ارتباطات: نذارید فضای کاری مثل میدان مین باشه.

  • تمرکز روی نتایج، نه جزئیات: مهم اینه که خروجی درست باشه، نه اینکه دقیقاً به روش شما انجام بشه.

  • ایجاد فضای اعتماد: کارمند وقتی حس اعتماد کنه، بهترین عملکردش رو نشون می‌ده.


مدیریت یعنی تعادل بین کنترل و رهبری.
کنترل بیش از حد، دیر یا زود تیم رو فرسوده می‌کنه و عملکرد رو پایین می‌آره.
مدیر خوب کسیه که مسیر رشد تیم رو هموار می‌کنه، نه اینکه دائم بالای سرشون بایسته.


به عنوان یک مدیر از خودتون بپرسید:

  • من بیشتر رهبرم یا دیکتاتور؟

  • آیا تیمم حس اعتماد و آزادی داره یا مدام نگران اشتباهاته؟

نوشتن همین پرسش‌ها روی کاغذ می‌تونه اولین قدم برای تغییر باشه.