خیلی دارم فکر میکنم چی بنویسم … بیخیال….
دست نوشته
ریشمند
با سلام، اینجانب “مهدی ریشمند” هستم.
جدال
بهش میگن پاییز . جنگل النگدره گرگان
داره صدام میزنه
Mission Impossible !!!
عوضی شده …
سال عوض شده، هیسسسسس … مهدی خوابه هنوز …
دارم میرم !!!
دیروز، یک مهر، تولدم بود. از بیست و یکمی هم گذشتم.
افتادم تو سرازیری، مسیرو صاف کردم، رو به جلو
دارم میرم !
تندتر برو
سلام بعد از کلی ماه که گذشته 🙂
الان دقیقا ۱۹ سال و ۹ ماه و ۱۹ روز و ۹ ساعت و ۱۹ دقیقست که به دنیا اومدم.
همینطوری نشسته بودم .. مثه همیشه تو افکار غوطه ور .. به این رسیدم .
من۱ مهر ۶۸ به دنیا اومدم.
.
خوب بعد ۹ هفته و ۱۹ روز ببینم چی دارم بگم ….
ترم یک دانشگاه رو که درست حسابی خرابکاری کردیم رفت …
اینترنت هم که قربونش برم …
.
خیلی سخته …. (خصوصیه)
.
همین دیگه …
.
زندگی همچنان به خوبی پیش می رود … ولی خیلی آرومه . اف ۱ خدا.
.
🙂 … سعی می کنم دفعه بعد زودتر بیام.
.
بای.
عیدتون مبارک
سلام…
خیلی دیره …. ولی عیدتون مبارک… ایشاالله صد سال به این سال ها ….
آره.. یادش به خیر٬ تو شیش هفت سال گذشته٬ هر سال دقیقا زمان سال تحویل آن بودم… ولی امسال… …. …. ….
نچز …… مثه اینکه قرار نیست این نت با من آشتی کنه …..
.
همه چی خوبه ….دل٬ کار٬ درس٬ مررسه… خدایا شکرت….
مثلا سی مین پیش میخواستم بگیرم بخوابم٬ اومدم نت یه کار کوچولو انجام بدم٬ بعدش گفتم بعد از یک ماه و اندی یه خبری هم از وبلاگمون بگیریم بد نیس….
خواه پند گیر… خواه ملال…..
……..
مگه میشه گلی٬ اول پائیز در بیاد٬ یکی مثه من پاکیشو٬ از گل پائیزی نخواد؟……….. تی فیدااااااااا……….
……..
خو همین دیگه…. واسه همتون سال خوب و پر برکت و دوستی و صفا و صمیمیت و عشق و همه خوبیهای دیگه دنیارو آرزو میکنم…
تا روز دیگر و برنامه ای دیگر بدرود …. ها!!!!!! :-ح
…….
بای.